باید گفت که دهه اخیر در ساخت فیلمهایی که برای ترساندن، تکان دادن و شوکه کردن مخاطبان طراحی شدهاند نیز بسیار موفق عمل کرده است.
گروه فرهنگ و هنر: وقتی که کتابهای تاریخ نوشته شوند، با اطمینان میتوان گفت که از دهه ۲۰۱۰ به عنوان یکی از بهترین دورانهای تاریخ سینما در این کتابها یاد خواهد شد. در کنار این موضوع، باید گفت که دهه اخیر در ساخت فیلمهایی که برای ترساندن، تکان دادن و شوکه کردن مخاطبان طراحی شدهاند نیز بسیار موفق عمل کرده است. این فیلمها که از ترسناک تا تریلر یا درام روانشناسانه با بنمایههای اجتماعی متفاوت هستند، فیلمهایی که دیوانگی و ارعاب را با هنرمندی و بینشی بیبدیل به تصویر کشیدهاند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از برترین ها، اگر چه نمیتوان فهرستی جامع و عادلانه از تکان دهندهترین و تاریکترین فیلمهای یک دوره خاص تهیه کرد، اما میتوان بر سر تعداد مشخصی از آنها اجماع عمومی ایجاد کرد. از فیلمهای ترسناک علمی تخیلی بسیار هولناک تا داستانهای پیچیده از تسخیر شدن توسط شیاطین، در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با تاریکترین و شوکهکنندهترین فیلمهای یک دهه اخیر سینما آشنا کنیم.
۱. زیر پوست
عنوان اصلی: Under the Skin
سال ساخت: ۲۰۱۳
اگر با کارهای جاناتان گلیزر آشنایی داشته باشید به خوبی میدانید او کارگردانی است که علاقه شدیدی به جابجا کردن مرزهای تصویرسازی ناخوشایند و بنمایههای شیطانی دارد. شاید برخی نیز بگویند که گلیزر یکی از معدود کارگردانانی است که شجاعت در فیملسازی را به یک مرحله تازه بردهاند. اگر چه بسیاری بر این باورند که گلیزر در فیلمهای قبلی خود، درام رازآلود روانشناسانه «تولد» (Birth) در سال ۲۰۰۴، کلیشههای سینما را شجاعانه زیر پا گذاشته بود، اما هیچ کدام از این فیلمها نتوانسته بود ما را برای آن چیزی که در «زیر پوست» (Under the Skin) از گلیزر دیدیم آماده کند.
از همان لحظات اول شروع فیلم تا پایان آن، داستان به تمام احساسات مخاطب حملهای همه جانبه دارد. در این فیلم شاهد یک بازی متفاوت و مکاشفهگونه از اسکارلت جوهانسون هستیم و در نیمه راه فیلم به سکانسی بسیار شوکه کننده و تنشزا میرسیم که به سختی میتوانید جلوی خود را گرفته و ادامه پخش فیلم را کنسل نکنید. علیرغم دشواری تماشای فیلم، در پایان به یک تجربه سینمایی خارقالعاده خواهید رسید که ارزشش را دارد.
۲. به خلأ وارد شو
عنوان اصلی: Enter the Void
سال تولید: ۲۰۰۹
گاسپر نوئه، کارگردان آرژانتینی، در بیش از یک دهه اخیر برای خود نامی در صنعت سینما دست و پا کرده است. بیش از هر کارگردان دیگری در این لیست، نوئه از تجربیات و کنجکاوی شخصی خود برای شوکه کردن و تکان دادن مخاطب استفاده کرده است. او همان کسی است که با خشونت مفرط و آشکار و البته روایت رو به عقب داستان فیلم «برگشتناپذیر» (Irreversible) که مخاطب را از لحاظ عاطفی شکنجه میدهد، مرزهای ایجاد ترس و اضطراب در مخاطب را جابجا کرد.
اما به نظر میرسد که نوئه در سومین فیلم خود یک سفر مغزی متفاوت برای خود و مخاطبانش در نظر داشت و اینجاست که «به خلأ وارد شو» (Enter the Void)، درامی توهمی و شبه پس از مرگی وارد میشود. نوئه داستان فیلم خود را با معامله خرید و فروش مواد مخدر یک مرد فرانسوی و توهماتی وحشیانه که با مرگش در یک کافه در توکیو به پایان میرسد آغاز کرده است. با مرگ، روح او از بدنش آزاد شده و بدون اینکه هدف مشخصی در ذهن داشته باشد در تمام طول فیلم پرسه میزند.
نوئه تمامی این پرسه زدنها و زندگی پس از مرگ روح مذکور را از نمای کاملاً نزدیک و از دید خود او به تصویر میکشد. این سبک هنری شجاعانه بسیار جذاب بوده و مخاطب را در خود غرق میکند، اما نوئه کاراکتر/دوربین خود را به جاهایی میبرد که هیچ کسی دوست ندارد برود. نتیجه کار فیلمی آرامشبخش و تاملبرانگیز و همزمان ترسناک و تکان دهنده است.
۳. بابادوک
عنوان اصلی: The Babadook
سال ساخت: ۲۰۱۴
وقتی کارگردان یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما ادعا میکند فیلم شما ترسناکترین فیلمی است که او تاکنون دیده، میدانید که کار خارقالعادهای انجام دادهاید. این همان ادعایی بود که ویلیام فریدکین، کارگردان فیلم مشهور «جنگیر» (The Exorcist)، در مورد فیلم مستقل «بابادوک» (The Babadook) ساخته جنیفر کنت استرالیایی در سال ۲۰۱۴ داشت، فیلمی که به گفته فریدکین «شما را زهره ترک خواهد کرد» و همین یک جمله برای اخطار دادن به طرفداران ژانر وحشت پیش از تماشای فیلم کنت کافی بود. فریدکین راست میگفت.
فیلم «بابادوک» که یک حس منحصربفرد و خاص از ترس را در مخاطب ایجاد میکرد، داستان یک مادر تنها را روایت میکند که در بزرگ کردن پسرش که دچار مشکلات احساسی و عاطفی جدی است با مشکل مواجه میشود. البته با توجه به اینکه شوهر این زن در جریان یک تصادف رانندگی در مسیر رساندن همسر خود هنگام زایمان به بیمارستان کشته شده، واضح است که هم مادر و هم پسربچه او مشکلات ریشهای دارند که باید با آنها دست و پنجه نرم کنند، مشکلاتی که با پیدا شدن یک کتاب ترسناک کودکانه به نام «مستر بابادوک» (Mister Babadook) در خانه آنها به مرحله پیچیدهتری وارد میشود.
در حالی که کنت رفته رفته مهمانی وحشت خود را برای مخاطب فاش میکند، یک روایت حیرتانگیز شکل میگیرد، روایتی که هوشمندانه تمهای عاطفی سنگینی در مورد تروماهای ماندگار و مشکلات والدین تنها با افسردگی ویرانگر را به تصویر میکشد. همچنین «بابادوک» اولین فیلم هیولایی است که ترسهایی واقعی و متفاوت از کلیشههای ژانر وحشت دارد. بله همانطور که فریدکین گفته بود، «بابادوک» شما را زهره ترک خواهد کرد، اما همزمان قلب شما را به دهانتان خواهد آورد.
۴. موروثی
عنوان اصلی: Hereditary
سال ساخت: ۲۰۱۸
به گفته آری آستر، نویسنده و کارگردان فیلم «موروثی» (Hereditary)، این فیلم بیرحم و شوکه کننده، در واقع در بطن خود تنها یک درام خانوادگی است. اما این تعریف مانند این است که بگوییم «آروارهها» (Jaws) فیلمی با یک داستان حیرت انگیز در مورد یک ماهی است که از آب بیرون میآید. بله البته که نمیتوانیم بگوییم «موروثی» یک درام خانوادگی نیست، اما باید به وضوح بگوییم که «موروثی» تنها یک فیلم خانوادگی هم نیست! همانطور که با صحبتهای آستر همخوانی دارد، «موروثی» در ابتدا یک درام خانوادگی مستقل و متفاوت به نظر میرسد که یک خانواده عزادار را به تصویر میکشد.
با پیشرفت داستان، یک گذشته عمیق و تاریک شروع به عیان شدن کرده و «موروثی» به یک کابوس فراطبیعی تکاندهنده تبدیل میشود که برای درک آن باید حتماً فیلم را ببینید. اما باید به شما هشدار دهیم که بعد از تماشای «موروثی» دیگر نمیتوانید خاطره دیدن آن را از ذهنتان پاک کنید. اگر این فیلم را ندیدهاید برای توصیف آن کافی است بدانید که آری آستر در کسری از ثانیه یک درام خانوادگی ساده را به یک تراژدی خانوادگی دیوانه کننده تبدیل میکند و شما هنگام رخ دادن این اتفاق کاملاً متوجه این تغییر روایت خواهید شد، زیرا یکی از شوکهکنندهترین سکانسهای تاریخ سینما در برابر چشمانتان ظاهر خواهد شد.
۵. میدسامر
عنوان اصلی: Midsommar
سال ساخت: ۲۰۱۹
در حالی که «موروثی» آری آستر به سرعت پس از انتشار تمامی فیلمسازان این ژانر، اعم از پیر و جوان، را به تحسین و حیرت واداشت، به نظر نمیرسد که به این زودیها فیلمی ساخته شود که بتواند از لحاظ شوکه کننده بودن و ترسناکی جای آن را بگیرد. تنها کسی که میتواند به این جایگاه نزدیک شود تنها خود آری آستر است. در حالی که شاید بتوان گفت «میدسامر» (Midsommar) از لحاظ شوک و ترس با ساخته اول آستر قابل مقایسه نیست، اما میتوان این فیلم را از لحاظ تاثیر عاطفی ناخوشایند و انرژی شیطانی بیرحمانهای که در خود دارد بهتر از فیلم «موروثی» دانست.
در قالب جملات خود آستر، «میدسامر» یک «فیلم جدایی» نسبتاً سرراست است. وقتی میگوییم «میدسامر» یک فیلم در مورد پایان یک رابطه عاطفی است شبیه همان است که گفتیم «موروثی» یک درام خانوادگی است و این یعنی اینکه «میدسامر» در واقع اصلاً فیلمی در مورد جدایی دو نفر از یکدیگر نیست. در دنیای آری آستر هیچ چیز آسانی وجود ندارد و از سکانس شکنجهوار آغازین فیلم، کارگردان میخواهد که میخهای رابطه محکوم به شکست زوج اصلی داستان را در جهت مخالف بپیچاند.